رسید وقت رسیدن به ضربه های کسی
شکست حنجره اما به زیر پای کسی
آهای خنجر کهنه! نمی شود نبری؟
نمی شود که بمیرد کسی به جای کسی؟
کمی گذشت و هجوم دوباره ای آمد
ردا برای کسی شد، زره برای کسی
به روی نیزه نشستی و عرش مال تو شد
به پای نیزه نشسته غم صدای کسی
فرشته
ها همه با هم به گریه افتادنـد
به مادرانه ترین سوزه های های کسی
علیرضا لک
گودال شعر قتلگاهی گودال خوانی روضه باز
برای دانلود چند مداحی دلنشین ازجواد مقدم به ادامه مطلب بروید .
ادامه مطلب ......
قافله رفته بود و می دیدم
می رسد یک غریبه از آن دور
دیدمش سایه ای هلالی شکل
چهره اش محو هاله ای از نور
از نفس های تند و بی وقفه
وحشت و اضطراب حاکی بود
دیدم او را زنی که تنها بود
چادرش مثل عمّه خاکی بود
بغض راه گلوی من را بست
گفتمش من یتیم و تنهایم
بغض زن زودتر شکست و گفت
دخترم، مادر تو زهرایم
وحید قاسمی
دیگر عناوین این صفحه : پنجم صفر شهادت حضرت رقیه سوم محرم شعری دررابطه با خانم رقیه ام البکاء