جارو زدم بابا خونه را با این موهام
منتی بزار امشب پا بگذار روی این چشمام
روی دلم غم هجرونه توی چشمام ابر بارونه یکی اشکه یکی خونه بابا
توی حسرت سرت چشم پر آب منه
امشب دیگه شب تعبیر خواب منه
بابا اگر بیای امشب شب تعبیر خواب منه
قد کمون من یادگار بازاره
وقتی راه میرم بابا شونه هام به دیواره
کف پاهام پر از خاره
از پر چادر پاره گلهای لاله میباره
روحم میزنه پر از خونه تنم
روی زخم های لبت من بوسه میزنم
عمه حلالم کن خیلی زحمتت دادم
این محبت های تو نه نمیره از یادم
شب آخرمه امشب
رسیده جون من بر لب میسوزم در میون تب
بابام داره میاد موهام پریشونه
چشمام مثل دلم یک کاسه خونه
گل بوسه آتش گونه هام رو سوزونده
روی دست بی جونم جای سلسله مونده
بی تو تنها به سر بردم
نبودی تو زمین خوردم
شبیه غنچه پژمردم
روی پلک های ترم رد کبودیه
این یادگاری دست یهودیه
شب سوم محرم 1392
دانلود با نوای حاج حسن خلج
تو چه کردی که همه در عجب از کار تواند
همه حیرانِ تو و کار علمدار تواند
جن و انس و ملک و حور گرفتار تواند
تو چه کردی که به قلب همگان جا داری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
**********
جدِّ تو احمد مختار قریشی نسب است
پدرت حیدر کرّار امیر عرب است
مادرت فاطمه ایجاد جهان را سبب است
نسبی با شرف و مکنتِ والا داری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
***********
انبیا ریزه خور خوان علی اصغر تو
یوسف انگشت به لب ماتِ علی اکبر تو
صبر بی تاب شد از صبرِ تو خواهرِ تو
حسنِ یوسف،یدِ بیضا،دمِ عیسی داری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
***********
دل که در بزمِ عزای تو نسوزد دل نیست
هرکه از عشقِ تو دیوانه نشد عاقل نیست
نیست آدم هر کس کلبِ ابوفاضل نیست
هیبتِ شیرِ خدا عصمتِ زهرا داری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
***********
گر دهی اذنِ حرم لطمه زنان خواهم رفت
پا برهنه به سر و سینه زنان خواهم رفت
زیرِ شمشیرِ غمت رقص کنان خواهم رفت
تو بزرگی،تو امیری،تو سر و سرداری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
***********
فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
تا ابد کرب و بلایت نرود از یادم
زانکه صحن و حرم و گنبدِ زیبا داری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
***********
بوسه از مرقد شش گوشِ تو چیدن دارد
صحنِ زیبای علمدارِ تو دیدن دارد
ناز کن ناز که نازِ تو خریدن دارد
تو عزیز الله و محبوبِ دلِ داداری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
***********
نامت از روزِ ازل وردِ زبانهاست حسین
هرکه شد نوکرِ تو سرور و آقاست حسین
مجلسِِِِ روضه ی تو جنَّتُ الاعلی است حسین
سلطنت تا به ابد بر همه دلها داری
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
مصطفی رب دوست
بر روی صورتی جای پا میبینم
ای عشق زینب به زیر دست و پا افتادی
قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّک یعنی
عشق زینب به زیر دست و پا افتادی
وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِـغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک َ ،
درحالیکه شِمرِملعون برسینه مبارکت نشسته، وشمشیرخویش رابرگلـویت سیراب مینمود،
قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِه ، ذابِـحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِهِ ،
با دستى مَحاسنِ شریفت را درمُشت می فِشرد،(و بادستی) با تیغِ سر ازبدنت جدا مى کرد،
قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّک َ، وَ خَفِیَتْ أَنْفاسُک َ ،
تمامِ اعضاوحواسّت ازحرکت ایستاد، نَفَسهاىِ مبارکت درسینه پنهان شد ،
وَ رُفِـعَ عَلَى الْقَناةِ رَأْسُک َ ،
وسرِمقدّست برنیزه بالارفت ...