مهم مهم مهم مهم مهم

سلام

 

وبسایت رسمی مدیر این وبلاگ

 

 

http://mokhberiyan.com

 

5+1

سرنوشت دنیا , دست گروه 5+1 نیست... اختیار جهان هستی به اذن خدا , در دست 5 تن آل عبا + 1 مهدی فاطمه است... جهت سلامتی و ظهورش صلوات

تبادل لينك و لوگو

 
 
توجه
 
 
 

سلام بينندگان محترم
اين وبلاگ آماده ي تبادل لينك با هر وبلاگ و يا سايت مذهبي مي باشد فقط كافي است وبلاگ ما را با نام هواي جمكران لينك كرده و خبر دهيد وب شما را با چه نامي لينك كنيم.
در ضمن با تبادل لوگو هم موافقيم .

اللهم عجل لوليك الفرج

 

سوالات و شبهات عریضه نویسی

در مباحث قبلی اشاره شد که عریضه نویسی شیوه ای از توسل است که در موقعیت های خاص , اهل بیت (ع) بر تمسک به آنها سفارش کرده اند بنابراین همانند دعا و نیایش نتیجه بخشی آن مشروط به رعایت بعضی از امور است که از آنها به عنوان شرایط تاثیر عریضه نویسی می توان یاد کرد . بدیهی است که عدم توجه به آنها از فراهم شدن زمینه تاثیر توسل و تحقق امر در خواست شده , جلوگیری به عمل می آورد . به یک اعتبار این شرایط به دو دسته تقسیم می شوند : 









ادامه نوشته

توجیه عقلی و ادله نقلی عریضه نویسی

 
از بررسی مجموعه ی آیات و روایاتی که در صدد تبیین منزلت و کمالات وجودی اهل بیت هستند , چنین معلوم می شود که ائمه اطهار (ع) علاوه بر ولایت تشریعی یعنی حق تبیین و تشریح احکام و آیات الهی و رهبری سیاسی و دینی و اجتماعی جامعه , که اصطلاحا به آن امامت گفته می شود , از منزلت والای ولایت تکوینی نیز برخوردارند . این بعد از کمال که گاهی از آن تعبیر به «ولایت تصرف» و «ولایت معنوی» می شود , نوعی از اقتدار و تسلط فوق العاده در امور نظام هستی است که با توجه به دارا بودن مراتب بالای کمالات معنوی و قرب به حضرت حق با عنایات مخصوص خداوند متعال معجزات و کرامات منقول از آن ذوات مقدسه , ناشی از این بعد ولایتی آنهاست.



ادامه نوشته

تاریخچه مسجد مقدس جمکران

شیخ عفیف و صالح ، حسن بن مثله جمکرانی می گوید :

من در شب سه شنبه ، هفدهم ماه مبارک رمضان سال سیصد و نود و سه هجری قمری در منزل خود در قریه جمکران خوابیده بودم ، ناگهان در نیمه های شب ، جمعی به در خانه ی من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند : برخیز که حضرت بقیة الله امام مهدی (ع) تو را می خواهند .

من از خواب برخاستم و آماده شدم ، که در خدمتشان به محضر حضرت ولی عصر (ع) برسم و خواستم در آن تاریکی پیراهنم را بردارم ، گویا اشتباه کرده بودم و پیراهن دیگری را بر می داشتم و می خواستم بپوشم که از خارج منزل ، از میان همان جمعیت صدایی آمد که به من می گفت آن پیراهن تو نیست ، به تن مکن ، تا آن که پیراهن خودم را برداشتم و پوشیدم ، باز خواستم شلوارم را بپوشم ، دوباره صدایی از خارج منزل آمد که : آن شلوار تو نیست ، مپوش ! من آن شلوار را گذاشتم و شلوار خودم را برداشتم و پوشیدم و بالا خره دنبال کلید در منزل می گشتم ، که در را باز کنم و بیرون بروم صدایی از همان جا آمد ، که می گفتند : در منزل باز است، احتیاجی به کلید نیست . وقتی به در خانه آمدم ، دیدم جمعی از بزرگان ایستاده اند و منتظر من هستند ! به آن ها سلام کردم ، آنها جواب دادند و به من مرحبا گفتند .

من در خدمت آن ها به همان جایی که الآن مسجد جمکران است رفتم ، خوب نگاه کردم ، دیدم در آن بیابان تختی گذاشته شده ، روی آن تخت ، فرشی افتاده و بالشهایی گذاشته شده و جوانی تقریبا سی ساله بر آن بالشها تکیه کرده ، پیر مردی در خدمتش نشسته و کتابی در دست گرفته ، برای آن جوان می خواند و بیشتر از شصت نفر در اطراف آن تخت مشغول نمازند ! این افراد بعضی لباس سفید دارند و بعضی لباس هایشان سبز است .

آن پیر مرد که حضرت خضر بود ، مرا در خدمت آن جوان که حضرت بقیة الله بود نشانید و حضرت مهدی (ع) مرا به نام خودم صدا زد و فرمود : حسن بن مثله ، می روی به حسن مسلم می گویی ، تو چند سال است که این زمین را آباد کرده و در آن زراعت می کنی ، از این به بعد دیگر حق نداری در این زمین زراعت کنی و آنچه تا به حال از این زمین استفاده کرده ای باید بدهی ، تا در روی این زمین مسجد بنا کنیم ! و به حسن مسلم بگو : این زمین شریفی است ، خدای تعالی این زمین را بر زمین های دیگر برگزیده است و چون این زمین را ، ضمیمه ی زمین خود کرده ای ، خدای تعالی دو پسر جوانت را از تو گرفت ولی تو تنبیه نشدی و اگر از این کار دست نکشی ، خدا تو را به عذابی مبتلا کند که فکرش را نکرده باشی .

 من گفتم ای سید و مولای من ! باید نشانه ایی داشته باشم ، تا مردم حرف مرا قبول کنند . والا مرا تکذیب خواهند کرد . فرمود : ما برای تو نشانه ای قرار می دهیم ، تو سفارش ما را برسان و به نزد سید ابوالحسن برو و بگو ، با تو بیاید و آن مرد را حاضر کند و منافع سالهای گذشته این زمین را از او بگیرد و بدهد تا مسجد را بنا کند و بقیه مخارج مسجد هم از "رهق"(اسم قریه ای بوده که در اطراف اردهال است) به ناحیه ی اردهال که ملک ما است ، بیورد و مسجد را تمام کنند و نصف رهق را وقف این مسجد کردیم تا هر سال ، درآمد آن را برای تعمیرات و مخارج مسجد بیاورند و مصرف کنند . و به مردم بگو : اینجا چهار رکعت نماز بخوانند که دو رکعت اول به عنوان تحیت مسجد است ، و دو رکعت دوم را به نیت نماز صاحب الزمان (ع) بخواند .

سپس فرمود کسی که این دو نماز را در اینجا بخواند ، مثل کسی است که در کعبه نماز خوانده است .

وقتی این سخنان را شنیدم با خودم گفتم : محل مسجدی که متعلق به حضرت صاحب الزمان (ع) است ، همان جای است که آن جوان با چهار بالش نشسته است .

به هر حال حضرت ولی عصر (ع) به من اشاره فرمودند که مرخصی ، من از خدمتش مرخص شدم وقتی مقداری را به طرف منزلو در جمکران رفتم ، دوباره مرا صدا زدند و فرمودند : در گله ی گوسفندان جعفر کاشانی چوپان ، بزی است که تو باید آن را بخری ، اگر مردم ده جمکران پولش را دادند بخر و اگر هم آن ها پولش را ندادند ، باز هم از پول خودت آن بز را بخر و فردا شب ، که شب هجدهم ماه مبارک رمضان است آن بز را در این جا بکش ، و گوشتش را اگر به هر بیماری که مرضش سخت باشد و یا هر علت دیگریکه داشته باشد بدهی ، خداوند او را شفا می دهد و" بز ابلق "، موهای زیادی دارد و هفت علامت در او هست که سه علامت در طرفی و چهار علامت دیگر ، در طرف دیگر او است .

باز من مرخص شدم و رفتم ، دوباره مرا صدا زدند و فرمودند : ما هفتاد روز ، یا هفت روز دیگر در این جا هستیم (اگر بر هفت روز حمل کنی شب بیست و سوم می شود و شب قدر استو اگر بر هفتاد حمل کنی ، شب بیست و پنجم ذیقعده است که شب بسیار بزرگی است(شب دحو الارض)). به  هر حال ، مرحله سوم از خدمتشان مرخص شدم و به منزل رفتم و تا صبح در فکر این جریان بودم ، صبح نمازم را خواندم و به نزد علی المنذر رفتم و قصه را برای او نقل کردم و علامتی که از امام زمان (ع) باقی مانده بود در محل مسجد فعلی ، زنجیره ها و میخها بود که در آنجا ظاهر بود دیدیم ،سپس با هم خدمت سید ابوالحسن الرضا رفتیم ، وقتی به در خانه ی آن سید جلیل القدر رسیدیم ، دیدم خدمت گذارانش منتظر ما هستند .

اول از من پرسیدند تو اهل جمکرانی ؟ گفتم : بله . گفتند : سید ابوالحسن از سحر گاه منتظر شما است . من خدمتش رسیدم سلام کردم ، جواب خوبی به من داد و به من احترام گذاشت و قبل از آن که من چیزی بگویم فرمود : ای حسن مثله ! شب گذشته در عالم رویا شخصی به من گفت : مردی از جمکران ، به نام حسن مثله نزد تو می آید ، هرچه گفت حرفش را قبول کن و به او اعتماد کن که سخن او سخن ما است ، و باید حرف او را رد نکنی ، من از خواب بیدار شدم و از آن ساعت تا به حال منتظر تو هستم ! من جریان را مشروحا به ایشان گفتم .

او دستور داد اسب ها را زین کنند ، ما سوار شدیم و با هم حرکت کردیم ، به نزدیک ده جمکران رسیدیم . جعفر چوپان را دیدیم که با گله ی گوسفندانش در کنار راه بود . من میان گوسفندان او رفتم ، دیدم آ> بز با جمیع خصوصیاتی که فرموده بودند ، در عقب گله ی گوسفندان می آید ، آن را گرفتم و تصمیم داشتم ، پول آن را بدهم و بز را ببرم ، جعفر  چوپان قسم خورد که من تا به امروز این بز را در میان گوسفندانم ندیده بودم و امروز هم ، هر چه خواستم او را بگیرم نتوانستم ، ولی نزد شما آمد و آن را گرفتید و این بز مال من نیست ! من بز را به محل مسجد فعلی بردم و او را طبق دستوری که داده بودند کشتم .

سید ابوالحسن الرضا دستور فرمودند که : حسن مسلم را حاضر کنند ، مطلب را به او فرمودند و او هم منافع سال های گذشته زمین را پرداخت و زمین مسجد را تحویل داد . مسجد را ساختند و سقف آن را با چوب پوشانیدند .

سید ابوالحسن الرضا ، آن زنجیر ها و میخهایی را که در آن زمین باقی مانده بود ، در منزل خود گذاشت و به وسیله ی آن بیماران شفا پیدا می کردند . من هم از گوشت آن بز به هر مریضی که دادم شفا یافت . سید ابوالحسن الرضا آن زنجیر ها و میخها را در صندوقی گذاشته بود و ظاهرا بعد از وفاتش ، وقتی فرزندانش می روند که مریضی را با آنها استشفاء کنند ، می بینند که مفقود شده است .

برگرفته از کتاب در کوی عاشقان  


  

  


عریضه نویسی چیست؟



اغلب لغت شناسان عریضه را به عرض حال و درخواست نامه معنی می کنند(الرائد.جلد2.صفحه 1183 )

وبرای "عرض" معانی مختلفی بیان میکنند که یکی از آنها بیان مطلبی از طرف فرد کوچکتر به بزرگتر است ؛   (فرهنگ معین.جلد2 .صفحه 2288 )

در اصطلاح عریضه نویسی یکی از شیوه های خاص توسل است که در طول تاریخ در فرهنگ اسلامی همواره مورد توجه بوده است . گاهی افراد با یک سلسله  نیاز وگرفتاری هایی مواجه می شوند که بر حسب ظاهر امکان برطرف نمودن آنها از طریق اسباب عادی میسر نیست  یا حداقل بسیار مشکل است در چنین مواردی به جای نا امید شدن از ناحیه ی پیامبر (ص) وائمه اطهار(ع) توصیه شده است که از اموری نظیر دعا و توسل کمک گرفته شود . که از شیوه های مختلف توسل عریضه نویسی است.

عریضه گاهی خطاب به خداوند تبارک و تعالی نوشته می شود ودر آن فرد نیازمند ضمن اشاره به مشکل و حاجت مورد نظر خود به مقام و منزلت  یکی از معصومین (ع) یا همه ی آنها در پیشگاه خداوند متوسل می شود ؛ ویا این که عریضه مستقیما به معصوم (ع) نوشته می شود تا او به واسطه ی قرب و ارج و منزلتی که در نزد خداوند متعال دارد از او برآورده شدن یا برطرف گشتن آن حاجت و مشکل را درخواست نماید ؛ویا این که خود معصوم (ع) به واسطه ی ولایت و قدرتی که از ناحیه ی پروردگار عالم به او عطا شده است به اذن خداوند مهربان این نیاز و گرفتاری را برطرف سازد .

عریضه به امام زمان (عج)

؟؟؟؟؟؟ مرحوم محدث قمی در کتاب منتهی الآمال به نقل از تحفة الزائر علامه ی مجلسی و مفاتیح النجاة سبزواری می نویسد : هرکس حاجتی دارد آنچه را که ذکر می شود در یک قطعه کاغذی بنویسد ودر ضریح یکی از ائمه (ع)بیندازد و یا کاغذ را ببندد و مهرکند و خاک پاکی را گِل سازد وآن را در میان گِل بگذارد ودر نهر یا چاه آب یا برکه ای بیندازد با این نیت که انشا الله به خدمت حضرت صاحب الزمان (عج) برسد وآن بزرگوار عهده دار برآورده شدن حاجت وی می شود . عریضه این چنین نوشته می شود ...                            

{کتبت یا مولای صلوات الله علیک مستغیثا ً شکوت ُ ما نزل بی مستجیرا ً بالله عزوجل ثم بِک من أمر ٍ قد دهمنی واشغَل قلبی و أطال فکری و سلبنی بعض لُبّی وغیّر خطیر نعمة الله عندی و اسلمنی عند تخیّل وروده الخیل و تبرء منّی عند ترائی إقباله إلیّ الحمیم و عجزتْ عن دفاعه حیلتی و خاننی فی تحمله صبری و قوّتی فلجأت فیه إلیک و توکلت فی مسألةِ لله جلّ ثناؤه علیه و علیک فی دفاعه عنّی علما ً بمکانک من الله ربّ العالمین ، ولیّ التدبیر و مالک الاُمور واثقا ً بک فی المسارعة فی الشفاعة إلیه جلّ ثنائه فی أمری    متیقّنا ً لإجابته تبارک و تعالی إیاک باعطائی سؤلی وأنت یا مولای جدیر بتحقیق ظنّی وتصدیق أملی فیک فی أمر کذا و کذا        

                                                                                                                                       (به جای کذاوکذاحاجات خود راذکر نمایید )  ............................................................................................................................... فیما لا طاقة لی بحمله و لا صبر لی علیه و ان کنت مستحقا ً له و لاضعافه بقبیح افعالی و تفریطی فی الواجبات التی لله عزّوجلّ فأغثنی یا مولای صلوات الله علیک عند اللّهف و قدّم المسألة لله عزّوجلّ فی أمری قبل حلول التلف و شماتة الأعداء فبک بسطت النعمة علیّ و أسئل الله جلّ جلاله لی نصرا ً عزیزا ً و فتحا ً قریبا ً فیه بلوغ الآمال و خیر المبادی و خواتیم الأعمال والأمن من المخاوفِ کلها فی کل حال إنّه جلّ ثنائه لما یشاء فعّال و هو حسبی و نعم الوکیل فی المبدء والمأل}

آنگاه در کنار نهر یا چاه یا برکه آ‌ب بایستد و یکی از وکلای آن حضرت در دوره ی غیبت صغری را در نظر بیاورد (عثمان بن سعیدعمروی- یا پسر او محمدبن عثمان عمروی- یا حسین بن روح نوبختی - یا علی بن محمد سمری ) وبا نام او را بخواند :{یا فلان بن فلان – مثلا عثمان بن سعید سپس این چنین ادامه دهد- سلام علیک أشهد أنّ وفاتک فی سبیل الله وأنّک حیٌّ عند الله مرزوق وقد خاطبتک فی حیاتک التی لک عند الله عزّوجلّ وهذه رقعتی وحاجتی الی مولانا علیه السلام فسلّمها إلیه و أنت الثقة الأمین} سپس نوشته را در آ‌ن نهر یا چاه یا برکه ی آب بیندازد انشاالله حاجت او برآورده خواهد شد . صلوات









تصاویر بالا ، تصویر چاهی است که مردم در آن عریضه های خود را می اندازند.
این چاه در پشت مسجد مقدس جمکران قرار دارد وبرای امنیت مردم دارای حفاظ  می باشد.
ادامه نوشته

تسبیح

"يا اباصالح المهـدے" یکدانه ز تسبیح نماز سحرت را یک بار بنام من محتاج بینداز... .

آقای من

آقای من سلام

تقصیر شما نیست

که تصویر شما نیست

من آینه ای پرشده از گرد و غبارم...

صلوات

صلوات: تحفه ای از بهشت است.
صلوات: روح را جلا می دهد.
صلوات:عطری است که دهان راانسان را خوشبو می کند.
صلوات: نوری در بهشت است.
صلوات: نور پل صراط است.
صلوات:شفیع انسان است.
صلوات: ذکر الهی است.
صلوات: موجب کمال نماز می شود.
صلوات:موجب کمال دعا و استجابت آن می شود.
صلوات: موجب تقرب انسان است.
صلوات:رمز دیدن پیامبر در خواب است.
صلوات: سپری در مقابل آتش جهنم است.
صلوات: انیس انسان در عالم برزخ و قیامت است.
صلوات: جواز عبور انسان به بهشت است.
صلوات: انسان را در سه عالم بیمه می کند.
صلوات: از جانب خداوند رحمت است و از سوی فرشتگان پاک کردن گناهان و از طرف مردم دعا است.
صلوات: برترین عمل در روز قیامت است.
صلوات: سنگین ترین چیزی است که در قیامت بر میزان عرضه می شود.
صلوات: محبوب ترین عمل است.
صلوات: آتش جهنم را خاموش می کند.
صلوات: زینت نماز است.
صلوات: گناهان را از بین می برد.
صلوات: فقر و نفاق را از بین می برد.
صلوات: بهترین داروی معنوی است.
چه خوب است که انسان همیشه اهل صلوات باشد. چرا که پیامبر نیز دائم الصلوات بوده است. با ذکر صلوات: غم و اندوه و حزن را از خود دور کنید.
با یک صلوات: نوری در بهشت برای خود بیافرینید.
با یک صلوات : گناهان خود را پاک و تولدی دیگر برای خود به وجود آورید.
با یک صلوات: پاداش هفتاد و دو شهید را برای خود ثبت کنید.
با یک صلوات: ده حسنه برای خود ثبت کنید.
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم