بسم رب العباس علیه السلام
من زاده ی توسل فرزند حیدرم
قالب وبلاگ
لینک دوستان
می روم گم شوم از این جا چون
حق تان را ادا نخواهم کرد...
 
 

برچسب‌ها: محفل یالثارات الحسین ع زنجان
[ دوشنبه ۱۳۹۱/۱۲/۲۱ ] [ 0:0 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]

دوستان عزيز از اين به بعد اين پست اختصاص پيدا كرده به خبرهاي محفل يالثارات الحسين(ع) زنجان

با كليك بروي کلمه ی يالثاراتي  باشید ميتونيد آخرين پست هاي وبلاگ هيئت رو مورد مطالعه قرار بديد

جديد ترين پست يالثاراتي ها:

"ضیافت الله"

يالثاراتي باشيد

 


برچسب‌ها: محفل يالثارات الحسين عليه السلام زنجان
[ دوشنبه ۱۳۹۰/۰۲/۲۶ ] [ 13:33 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]

روح من خسته شده از همه رفت آمد ها
از همه دلهره ها ، از همه ی شایدها

مرده شور، این همه هنجار مزخرف ببرد
خستم از قاعده ها ، از همه ی باید ها ...

محمدهاشم مصطفوی

[ دوشنبه ۱۳۹۷/۰۵/۰۱ ] [ 19:54 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]

ابن الحسین هستی و شهزاده ای بلی

هم دلربا و دلبری ، هم مرد و هم یلی

مانند جد خود شرف عرش اعظمی

ذکر تو هم عبادت محض است یا علی

 

اکبرترین نشانه ی الله اکبری

در هیبت و رشادت و مردی چو حیدری

شک کرده ام به ختم نبوت ، خدا خدا ...

آنقدر ای علی تو شبیه پیمبری

 

ای آسمان به زیر قدم های تو علی

یوسف اسیر چهره ی زیبای تو علی

بی اختیار روضه ات آمد به خاطرم

جانم فدای خشکی لب هاب تو علی

 

آئینه ی تمام قد رسول علی

آرام جان حیدر و عشق بتول علی

قربانی حسین شدی در منای عشق

تشنه ترین ذبیح، حجت قبول علی

 

 با حال روضه  ادامه مطلب رو بخونید"التماس دعا"


برچسب‌ها: هاشم, روضه, حضرت علی اکبر ع
ادامه مطلب
[ پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۳۰ ] [ 2:21 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]

باده در جام مهیاست بیا تا برویم

میکده منتظر ماست بیا تا برویم

رد دعوت عین کفر است به آئین وفا

دوش ساقی خود ز من خواست بیا تا برویم

بی رخش هرچه بنوشیم همه باد فناست

اصل مستی به تماشاست بیا تا برویم

حیف باشد که نبینیم رخ همچو مهش

وه که چه مهوش و زیباست بیا تا برویم

محفل رقص و نشاط است در آن خانه به پا

بانگ مطرب به هوا خاست بیا تا برویم

فرصت از دست مده وقت تامل نبُود

خود ساقی است که برخاست بیا تا برویم

اگر از غصه و ماتم به ستوه آمد ه ای

میِ او قاتل غم هاست بیا تا برویم

جرعه ای گر بزنی تا به ابد مست شوی

وای آن می چه گواراست بیا تا برویم

گر چه ما بی خبر از راه ِ سوی میکده ایم

روشنی از دور پیداست بیا تا برویم

من و می از کف ساقی نشود باور من

گرچه چون خواب و چو رویاست بیا تا برویم

محتسب تشنه ی ویران شدن میکده هاست

تا که آن میکده برجاست بیا تا برویم

این شب شور و طرب را تو غنیمت بشمار

که خبر دار ز فرداست بیا تا برویم

بین ز زور مِی مرد افکن آن ساقی مست

نعره و هلهله برپاست بیا تا برویم

شب خاموشی و لب دوختن امشب نبُود

چون که در میکده غوغاست بیا تا برویم

تا سحرگاه می و باده روا شد زیرا

ساقی امشب خود سقاست بیا تا برویم

گرچو کافر شده ای ترس مکن از دوزخ

جنت حسرت به دلِ ماست بیا تا برویم

شعر از محمد هاشم مصطفوی

 


برچسب‌ها: هاشم, غزل, حضرت عباس ع
[ دوشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۲۷ ] [ 23:27 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]
به مالك بگوييد برگردد...

به مهدي(عج) بگوييد نيايد...عصر عصر ایشان نیست!

امت تحمل سختی ندارند و از عاشورا فقط شور مانده...

امان نامه ای که عباس(ع) نگرفت، بسياري از مردم ما گرفتند...

[ یکشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۲۶ ] [ 17:23 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]

شوري است ميان سينه ، دل بيتاب است

غوغاست در آسمان و شب مهتاب است

از عرش صداي هلهله مي آيد

عيد است...شب ولادت ارباب است

 

ارباب جهان امير عالم آمد

فرزند علي"ع"نگين خاتم آمد

از عرش به فرش آمده خون خدا

بر ذات خدا آيت اعظم آمد

 

بر جان جهان حسين"ع" جانان باشد

بر ملك جهان حسين"ع" سلطان باشد

با خلق جهان بگو كه با عشق حسين"ع"

هر كس شده مانوس مسلمان باشد

 

بي عشق حسين"ع" بي كسم بي كارم

با عشق حسين"ع" ماجراها دارم

يك عمر گذشت و آرزويم اين است

اي كاش ميان روضه جان بسپارم

 

عيد است ولي من اشك نم نم دارم

در ديده ز غصه ي حسين"ع" يم دارم

عيد است ولي رخت عزا ميپوشم

آقا چه كنم حال محرم دارم

 

با ياد محرمت عزا ميگيرم

بر پزچمتان خورده گره تقديرم

من منتظرم فقط شما لب تر كن

اصلا تو بگو بمير ، من ميميرم

 

اي واي هواي كربلا زد به سرم

اي كاش شود كه تا حريمت بپرم

من كربوبلا نرفته ام ، دردم را

جز بر در خانه ات كجا من ببرم...

 

تا كربوبلا نيامدم  جان ندهم

عشقت به جهان قسم به قرآن ندهم

يك كربوبلا و...بعد جانم بستان

گفتم كه حرم نرفته من جان ندهم...

شعر از محمد هاشم مصطفوي


برچسب‌ها: امام حسين, هاشم
[ سه شنبه ۱۳۹۲/۰۳/۲۱ ] [ 23:31 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]

عمریست با غم کهنم گریه می کنم

تنها نشسته بر محنم گریه می کنم

گاهی خودم برای خودم گریه م کنم

آری برای آنچه منم گریه می کنم...

از بس که تیر خورده بر این قلب چاک چاک

گاهی برای پیرهنم گریه می کنم

وقتی هجا هجا غم من شعر می شود

با کل-مه کل-مه ی سخنم گریه می کنم

اشکم اگر تمام شود خون هنوز هست

با زخم های روی تنم گریه می کنم

گاهی شود که از نفسم سیر می شوم

گاهی برای زیستنم گریه می کنم

در شهر من کسی نکند گریه از غمی

من جای مردم وطنم گریه می کنم

با گریه آمدم به جهان و یقین که من

هنگام مرگ در کفنم گریه می کنم

شعر از محمدهاشم مصطفوی


برچسب‌ها: غزل, هاشم
[ یکشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۰۵ ] [ 21:15 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]

شكر خدا كه نام علي در اذان ماست

ما شيعه ايم و عشق علي هم از آن ماست

ذكر علي عبادت مختص شيعه است

اين اسم اعظم است كه ورد زبان ماست

با هر نفس علي شده ذكر لبم مدام

اين " ياعلي " هميشه رفيق لبان ماست

از " ياعلي " زبان و دهان خسته كي شود؟؟

اصلا زبان براي همين در دهان ماست

دنيا و آخرت بخدا نيست جز علي

بغض علي جهنم و حًبش جنان ماست

ما را گمان كنم ز علي آفريده اند

عشقش سرشته در گل ما ، بند جان ماست

ما شيعه زاده ايم ، خدا را هزار شكر

اين شيعه زادگي شرف خاندان ماست

ما عاشق علي شده ايم و بدون شك

اين هم ز پاكدامني مادران ماست...

ما را چكار غير علي را؟؟ فقط علي.

آري علي علي بخدا آب و نان ماست

پيرم كه سايه اش همه دم مستدام گفت:

عشق علي هميشه و هرجا نشان ماست

شعر از محمد هاشم مصطفوي

[ پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۰۲ ] [ 21:4 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]

دل هزاران درد دارد یک دوا آن هم تویی

صد هزاران غصه دارد یک شفا آن هم تویی

سفره ی دل را نکردم باز من بهر کسی

یک نفر با درد من هست آشنا آن هم تویی

در رکوعم در سجودم در قنوتم ای صنم

با خدای خود نمودم یک دعا آن هم تویی

دلبرا دریاب ما را در شب تلخ فراق

دل فقط یک ناله دارد یک نوا آن هم تویی

صورتم را خاک پایت میکنم همچون سگان

یک نفر باشد در عالم شاه ما آن هم تویی

با  کسی کاری ندارم غیر تو ای نازنین

دل به یک دلبر نموده اکتفا آن هم تویی

گر دو چشمم باز بیند پرده های کعبه را

یک تمنا میکنم من از خدا آن هم تویی

گر شده کافر دلم از عشق چشمانت چه باک

شافعی دارد دلم روز جزا آن هم تویی

شعر از محمد هاشم مصطفوي


برچسب‌ها: حضرت عباس ع, هاشم, غزل
[ سه شنبه ۱۳۹۲/۰۲/۱۰ ] [ 0:32 ] [ محمد هاشم مصطفوی ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

وبلاگ شخصی محمد هاشم مصطفوی
دوستان عزیز لطفا رسم امانتداری را بجا آورید...!

لازمه خدمت دوستان خوبم عرض کنم که :
پیوندهایی که ارتباط سازنده ندارن بعد از یه مدت حذف خواهند شد...
بنده هم بدون دعوت جایی نمیرم!!!
یاعلی
امکانات وب