نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...
نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

خواهر بیا که قصه ی دل مختصر کنم


خواهر بیا که قصه ی دل مختصر کنم
آگه تو را ز سوزش زخم جگر کنم


زهری که داد همسر بیدادگر مرا
چندان امان نداد که شب را سحر کنم


طشتی بیار در برم ای قهرمان صبر
کز سوز زهر کینه تو را با خبر کنم


خواهر برو بگو به حسینم شتاب کن
کز این دیار عزم دیار دگر کنم


مرگ از خدای خود طلبیدم که ای خدا
تا کی به روی قاتل مادر نظر کنم؟


از کوچه ای که مادر ما را کتک زدند
یارب روا مدار که دیگر گذر کنم


صبری دگر نمانده مرا تا که بیش از این
با سوز دل نگاه به دیوار و در کنم؟



گل محمدی بی مثال یعنی تو


نشسته ام بنویسم که بال یعنی تو

عروج کردن سمت کمال یعنی تو


نشسته ام بنویسم تصورت، هیهات

فراتراز جریان خیال یعنی تو


محبت تو همان آیینه است و مهرت آب

تو آب و آیینه پس زلال یعنی تو


ز برگ های تو بوی رسول می آید

گل محمدی بی مثال یعنی تو


مسیر رد شدنت را کسی نگاه نکرد

جمال زیر نقاب جلال یعنی تو

 

برگرفته از وبلاگ نود وپنج روز باران

شعر ولادت حضرت زهرا ، روز مادر مولودی حضرت زهرا

هر سال فاطمیه دلم شور می زند ...


حرفی نداشت چشم ترم جز رثای تو

جاریست بین هر غزلم رد پای تو

 

هر سال فاطمیه دلم شور می زند

در کوچه های غربت و اشک و عزای تو

 

بگذار ما به جای تو خون گریه می کنیم

دیگر توان گریه نمانده برای تو

 

دیدم چقدر قلب تو بی صبر می شود

با شکوه های بی کسی مرتضای تو:

 

اینقدر رو گرفتنت از من برای چیست

حالا دگر غریبه شده آشنای تو

 

از گریه شبانه و نجوای کودکان

باید به گوش من برسد ماجرای تو

 

بانو کمی به حال حسینت نظاره کن

حرفی بزن که دق نکند مجتبای تو

 

حالا ببین که روضه گرفتند کودکان

در پشت درب خانه برای شفای تو

 

برخیز و با نگاه ترت یا علی بگو

جان می دهد به قلب شکسته صدای تو

 

دیدم تو را که آرزوی مرگ می کنی

بانو بس است!  کشته علی را دعای تو

 

همناله با وصیت تو ضجّه می زنم

با روضه های بی کفن کربلای تو

شعرفاطمیه شهادت حضرت زهرا روضه باز شعر شهادت شعر کوچه لعنت الله عمر

بر شاخه خونی شده دیگر ثمری نیست


کوچه
تا خانه بجز راه کم ومختصری نیست
آهسته برو صبر کن اینجا خطری نیست


بعد از پر وبالی که زدم دور وبرم را
گشتی که ببینی اثر از بال وپری نیست؟


رفتیم به خانه نکند گریه کنی خب
قربان تو که خوبتر از تو پسری نیست


وقتی که رسیدیم تنت اینبار نلرزد
یک طور نشان میدهی اصلا خبری نیست


حالا به رخم خیره شو تا خوب ببینی
از ضربه ی آن حادثه دیگر اثری نیست؟


از روسری وگوش من این منظره پیداست
بر شاخه خونی شده دیگر ثمری نیست

 

حسین رستمی

شعرفاطمیه شهادت حضرت زهرا روضه باز شعر شهادت شعر کوچه لعنت الله عمر روضه کوچه و امام حسن