نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...
نوای کربلا

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

گلبرگ یاس را که با آتش نمی کشند


در را که با شتاب لگد وا نمی کنند 
دیوار را که صفحه گلها نمی کنند

گلبرگ یاس را که با آتش نمی کشند
سیلی نصیب صورت حوراء نمی کنند

آتش به درب خانه ی رهبر نمی زنند
توهین به بیت و سرور مولا نمی کنند

با کودکان خانه که مشکل نداشتند
رحمی چرا به گریه ی آنها نمی کنند

مردم به جای بیعت و همیاری امام
غربت نصیب رهبر تنها نمی کنند

در پیش چشم غیرت مردانه ی کسی
حمله به دست و بازوی زنها نمی کنند

زن را به قصد کشت به کوچه نمی زنند
جمعی اگر زدند تماشا نمی کنند

کاری اگر به دست تماشاگران نبود
دیگر گره ز کار عدو وا نمی کنند

حتی اگر سفارش پیغمبری نبود
اینگونه با ولای علی تا نمی کنند

دردا که درد دین به دل اهل خدعه نیست
حیله گران ز توطئه پروا نمی کنند

 

 محمود ژولیده

شعرفاطمیه شهادت حضرت زهرا روضه باز شعر شهادت شعر کوچه لعنت الله عمر 

یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد


ابری شدم به نیت باران شدن فقط

مور آمدم برای سلیمان شدن فقط

 

باید ز گوشه چشم تو کاری بزرگ خواست

چیزی شبیه حضرت سلمان شدن فقط

 

باید به شیعه بودن خود افتخار کرد

راضی نمی شوم به مسلمان شدن فقط

 

دنیای دیگریست اسیری و بردگی

آن هم به دام زلف کریمان شدن فقط

 

لا یمکن الافرار ز تیر نگاه تو

چاره رسیدن است و قربان شدن فقط

 

در خانه ی کریم کفایت نمی کند

یک لقمه نان گرفتن و مهمان شدن فقط

 

این لطف فاطمه است و عشق است تا ابد

سرمست از نوای حسن جان شدن فقط

 

فکری برای پر زدن بال من کنید

من را اسیر زلف امام حسن کنید

 

 

آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده

بی کس شدی و ناله ی تو بی اثر شده

 

پیش حسین سرفه نکن آه کم بکش

خون لخته های روی لبت بیشتر شده

 

یک چشم خواهرت به تو یک چشم بین تشت

تشت مقابلت پر خون جگر شده

 

از ناله هات زینب تو هول کرده است

گویا که باز واقعه ی پشت در شده

 

ای وای از مصیبت تابوت و دفن تو

وای از هجوم تیر و تن و چشم تر شده

 

می گفت با حسین اباالفضل وقت دفن

این تیرها برای تنش دردسر شده

 

موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر

دوران غربت حسن اینگونه سر شده

 

یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد

یک اتفاق بود که او را شهید کرد

مسعود اصلانی

 

پرستوی مهاجرم چرا ز لانه می روی


پرستوی مهاجرم چرا ز لانه می روی
اگر ز لانه می روی چرا شبانه می روی


قرار من، شکیب من، مهاجر غریب من
فدای غربتت شوم که مخفیانه می روی


حیات جان، امید دل، علی بود ز تو خجل
که با کبودی بدن، ز تازیانه می روی


کبوتر شکسته پر، مرا به همرهت ببر
چرا بدون جفت خود، ز آشیانه می روی


چهار طفل خونجگر زنند در غمت به سر
تو بر زیارت پدر چه عاشقانه می روی


الا به رخ نشانه ات مگر، شکسته شانه ات
که موی زینبین خود نکرده شانه می روی


فتاده بر دلم  شرر، که تو در این دل سحر
ز همسرت غریب تر، برون ز خانه می روی


همای بی ترانه ام، چرا ز آشیانه ام
به کوی بی نشان خود، پر از نشانه می روی
 

پخش و دانلود این ابیات با نوای حاج حسن خلج


نکته ای از شعر :

پرستو پرنده ایست که تمام بدنش کبود است ...ای مادر

خلج فاطمیه جدید روضه خلج فاطمیه دانلود نوحه فاطمیه خلج جدید نوای خلج سبک روضه خوانی روضه حضرت زهرا روضه مادر خلج کامل سایت حسن خلج

بریز آب روان اَسماء، ولى آهسته آهسته


بریز آب روان اَسماء، ولى آهسته آهسته

 

به جسم اطهر زهراء، ولى آهسته آهسته

 

ببین بشکسته پهلویش ، سیه گردیده بازویش

 

به ریز آب روان رویش ، ولى آهسته آهسته

 

بُوَد خون جارى اى اسماء هنوز از سینه زهراء

 

بنالم زین مصیبت ها، ولى آهسته آهسته

 

حسن اى نور چشمانم ،حسین اى راحت جانم

 

بیائید اى عزیزانم ،ولى آهسته آهسته

 

همه خواب و علىّ بیدار، سرش بنهاده بردیوار

 

بگرید با دل خونبار، ولى آهسته آهسته

 

روم شب ها سراغ او، به قبر بى چراغ او

 

بگریم از فراق او، ولى آهسته آهسته

 

سینه اى کز معرفت گنجینه اسرار بود

 

کى سزاوار فشار آن در و دیوار بود

 

طور سینا تجلّى مشعلى از نور شد

 

سینه سیناى وحدت ، مشتعل از نار بود

 

آن که کردى ماه تابان پیش او پهلو تهى

 

از کجا، پهلوى او را تاب آن آزار بود

 

گردش گردون دون بین ، کز جفاى سامرى

 

نقطه پرگار وحدت ، مرکز مسمار بود

 

صورتش نیلى شد از سیلى که چون سیل سیاه

 

روى گیتى زین مصیبت تا قیامت تار بود