نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

پشت در فاطمیه ام

ای روشنایی سحر فاطمیه ام

صاحب عزای خونجگر فاطمیه ام


ایام میروند به امید دیدنت

یک بار رد شو از گذر فاطمی ام


دست مرا بگیر و به دنبال خود ببر

تا با تو طی شود سفر فاطمیه ام


آقا گناه روزی چشم مرا گرفت

رزقی بده به چشم تر فاطمیه م


با خود همیشه گفته م آیا نمی شود

دیدار روی تو ثمر فاطمیه ام


وقتی شنیده ام که میایی به روضه ها

هرشب اسیر و در به در فاطمیه ام


پایان راه سینه زنیها شهادت است

ای کاش گل کند هنر فاطمیه ام


در میزنم که اذن عیادت دهی به من

با این امید پشت در فاطمیه ام


محمد بیابانی

شعری دیگر در رابطه با حضرت زهرا : گلبرگ یاس را که با آتش نمی کشند


پیشواز فاطمیه تقدیم به حضرت مهدی  یا زهرا

از بوی سیب سرخ طبق مرده جان گرفت

از بوی سیب سرخ طبق مرده جان گرفت

 زخمی ترین یتیم خرابه توان گرفت

 

باران چشم های رقیه شروع شد

 از بس که گریه کرد دل آسمان گرفت

 

طرفند گریه هاش به داد پدر رسید

 سر را ز دست بی ادب خیزران گرفت

 

روپوش را ز روی طبق تا کنار زد

لب را که دید طفلک لکنت زبان گرفت

 

«بابا» یکی دو بار بریده بریده گفت

با هر نفس نفس که یکی در میان گرفت

 

می گفت گوشواره فدای سرت ولی

دیدم عقیق دست تو را ساربان گرفت

 

حالا گرسنگی به  سراغم که آمده

 آغوشم از محاسن تو بوی نان گرفت

 

آخر طلوع داغ تو کنج تنور بود

در شام زخم های تو خورشیدمان گرفت

 

علی ناظمی

 شعرحضرت رقیه ، پنجم صفر، شهادت حضرت رقیه ، خرابه نشینی 

این شعر را به اذن رقیه سروده ام

این شعر را به اذن رقیه سروده ام
اصلا برای لعن امیه سروده ام

هر بیت شعر را به اذن نگاهتان
ابیات نه، همه آیه سروده ام

شرمنده ام که قافیه ام کربلا نشد
آخر برای عرض گلایه سروده ام

افتاده ام به پایتان چشمم به رویتان
گریان روضه ای که کنایه سروده ام

چیزی به چنته ام نبود این بارهم ببین
تنها به یک نگاه رقیه سروده ام     

کربلایی ایوب شجاعی
مدح حضرت رقیه

رسید وقت رسیدن به ضربه های کسی

رسید  وقت رسیدن به ضربه های کسی

شکست  حنجره اما به زیر پای کسی


آهای  خنجر کهنه! نمی شود نبری؟

نمی شود که بمیرد کسی به جای کسی؟


کمی  گذشت و هجوم دوباره ای آمد

ردا برای کسی شد، زره برای کسی


به  روی نیزه نشستی و عرش مال تو شد

به پای نیزه نشسته غم صدای کسی


فرشته ها همه با هم به گریه افتادنـد

به  مادرانه ترین سوزه های های کسی

علیرضا لک

 گودال شعر قتلگاهی گودال خوانی روضه باز