گودال بود و غربت بی انتهای من
شد خیمه گاه مروه و مقتل صفای من
از بسکه ازدحام در آنجا زیاد بود
جایی نبود کشته ی بی سر ؛ برای من
یک خنجر شکسته چرا بوسه میزند ؟
بر روی حنجر تو برادر به جای من
یک نیزه آمد و سخنت را برید و رفت
یک کعب نی رسید به داد صدای من
پیراهن تن تو پر از رد پا شده است ؟
یا اشتباه میکند این چشم های من
با تازیانه ها بدنم خوب آشناست
من را زدند پیش تو ای آشنای من
دیدند بی کسیم به ما طعنه ها زدند
مانند مادر تو مرا بی هوا زدند
مسعود اصلانی
شعر گودال ، شعر حضرت زینب
شور
حسین وای از لب عطشانت
پیکر بی جانت ، شکسته استخوانت
خواهرت به قربانت
حسین غم دارم بی اندازه
چه کرده نعل تازه
یک پیکر صدها نیزه
وای از چشمان هرزه
حسین سیب سرخی
دانلود مداحی شهادت حضرت زینب جدید سیب سرخی شهادت حضرت زینب 92
من دلم آرام است چون
پرچم عباس بالای گنبد
حافظ حریم بانوست ..
شیعه هرگز نهراسد چو زکینه دشمن
دل ما تحت لوای علم عباس است
یوسف رحیمی