نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

نوای کربلا

شعر و دانلود مداحی و تصاویر مذهبی - نیست ما را جز دلی مشتاق دیدار حسین ...

ای ارباب مظلومم


بشکند آقا دهانم باز گفتم بی هوا

تا ابوالفضل رفت هرکس پیش زینب شیر شد


چون زبان روضه ام وا شد ببخش آقای من

بعد تو سهم رقیه نیزه و شمشیر شد


من نمیدانم  چه آمد بر سرش آن نصف روز

عمه ی سادات هم از زندگانی سیر شد  


بود خالی جای تو در کوچه های شهر شام

با کتک با سنگ و نی از خواهرت تقدیر شد






حسرت کرببلا یک عمر مانده بر دلم

آن قَدَر امضا نکردی خاکسارت پیر شد



برگرفته از یاحبیب الباکین


یا لیتنا معک


وقتی میان بزم عزای تو می رسم

حس می کنم به عرش خدای تو می رسم

 

در این دهه که لطف تو چندین برابر است

حتماً به اوج کوه عطای تو می رسم

 

شکر خدا که هر شب ماه محرّمت

بر کاروان اهل بکای تو می رسم

 

بی اختیار چشمه ی چشمم روان شود

وقتی به هر فراز دعای تو می رسم

 

با گریه ی برای تو پر در می آورم

پرواز می کنم به هوای تو می رسم

 

رحمت به مادرم که مرا نوکر تو کرد

با شیر پاک او به لقای تو می رسم

 

شکر خدا که بر سر این سفره ی عزا

هر وقت می رسم به غذای تو می رسم

 

با خواندن مداوم «یا لیتنا معک»

من هم به رتبه ی شهدای تو می رسم

 

با این امید زنده ام آقا .... بدون شک

یک روز من به کرب و بلای تو می رسم


برگرفته از وبلاگ شور و شعور

نام شعر : یک روز میرسم

دلها خون جگر هر گلی زخمی و پرپر


دلها خون جگر هر گلی زخمی و پرپر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر آتش شعله ور در حرم کودکان مضطر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر غرق خاک و خون پاره ی جان پیغمبر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر در خون غوطه ور پیکرت بی قرار حیدر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر غوغا قتلگاه سوز و آه نیزه و خنجر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر خنجر می کشید قاتلت بر سر حنجر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر تو رفتی سفر خواهرت بی تو ماند آخر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر وای از ساربان در سرش فکر انگشتر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر دشمن آمده در پی غارت معجر ای وای مادرم مادرم مادرم مادر


دانلود این نوحه با نوای حاج عبدالرضا هلالی


پخش و دانلود

دانلود مداحی از هلالی روضه باز هلالی شعر قتلگاهی مداحی قتلگاهی روح الله بهمنی عاشورا 

لا یوم کیومک یا اباعبدالله علیه السلام


سر نعش حسین زینب به زارى
بگفتا اى برادر سر ندارى


به قربان لب خشکت برادر
مگر عباس آب آور ندارى


تو بودى وارث ملک سلیمان
چرا انگشت و انگشتر ندارى


به کهنه پیرهن کردى قناعت
چرا آن پیرهن بر تن ندارى